یک شروع برای خاتمه ی بی صدایی

l 

✧حقیقت همین بود، هممون بهش نیاز داشتیم،گوشه ای برای شنیده شدن ، برای اشکار کردن تمام اون چه که مخفی کردی یا نتونستی به زبون بیاریش...

از همونجا ، از همون شروع درد توی سینت بخاطر نگفتن گفتنی هات ، تبدیل به موجود جدیدی شدی.

به موجودی که بتونی ترشحات ذهنی و احساسات اشفته ات رو اشکار کنی. از یکجایی ، این موجود اسم و رسمی گرفت .
از همون موقع بهشون گفته شد ؛ نویسنده ، نقاش،رقاص، نوازنده...
از نظر من درون هر شخصی که نام و نشانی از نویسندگی نقاشی ، نواختن و.... ندارد ، یه هنرمند کشته شده وجود دارد .
احساساتی که بعد از عیان نکردنشون برای همیشه زیر عروق قلبی و شیار های مغز رنگ باختن و مخفی شدن..
هممون یه هنرمند درون داریم ، برای ناگفته هامون.
شاید همین گفته تلنگری برای شروع تو باشد .(چرا که نه ؟)
و در اخر ممنونم از شخصی که منو با این دنیا اشنا کرد .(تاکو...)

࿇ ══━━━━✥◈✥━━━━══ ࿇

  • 𖦹𝐒𝐨𝐮𝐥 𝐨𝐟 𝐨𝐥𝐝 𝐭𝐫𝐞𝐞 .

چقدر شما قالبت قشنگه ... چشمام دراومد ...

+

برای شروع وبلاگ نویسی متن خوبی بود، یه جورایی انگار مفهوم کارت رو برای همه داری توضیح میدی.( ولی یه جاهایی متن از حالت ادبی به محاوره رفت و برگشت، حواست باشه )

راستی شروعت رو تبریک میگم!

زحمت خودته😂

و مچکرم از باعثش 

قبل از نظر دادن تخصصی بگم که اینجا هیچکس منو به ایم ناکو نمیشناسه⁦(TT)⁩ همه میگن ویلی. یکیم میگه الیس ( شباهت رو میبینی؟)

این میتونه اسم خاص من برای تو باشه، کارل!

خب پس خوشحالم ازین اختصاص یافتنش..
آلیس؟ خیلی قشنگه یجورایی میتونم زندگیمو توی فیلم الیس خلاصه کنم و اینکه چقدر با اهنگاش زندگی کردم و دیدمش...
خیلی قشنگه این لقب.

سلام قبل از خوندن بگم که عنوان ها نقطه نمیگیرن.

:))

آووو ممنونم از راهنمایی 
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan